۸ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است

روضه فاطمی آیت‌الله مجتهدی تهرانی+فیلم وصوت

فقط یک زن در دنیاست که می‌گوید مرا شبانه تشییع کنید؛
روضه فاطمی آیت‌الله مجتهدی تهرانی+فیلم وصوت

امیرالمؤمنین وارد شد، دید حضرت زهرا(س) جارو می‌کند، یک دست هم به کمرشان است. این منظره با دل مولا چه‌ها که نکرد! امام دو رکعت نماز خواند، دستانش را بلند کرد و گفت، خدایا به من صبر عطا کن!
  

 این روزها غم یتیمی حسنین(ع) بر قلب مؤمنان و شیفتگان فاطمی سنگینی می‌کند و یادآوری مصیبت‌هایی که بر جان و روان دردانه رسول(ص) روا داشته‌ شده، قطرات اشک را جاری می‌سازد. بدون عکس

مرحوم آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی از اساتید اخلاق تهران در یکی از جلسات خود به ذکر مصیبت شهادت حضرت صدیقه کبری(س) پرداخت که در ادامه می‌آید:

آن‌هایی که روز آخر از دنیا می‌خواهند بروند، معمولاً حالشان جا می‌آید، تجربه شده است، یک دو ساعتی حالشان خوب می شود با بستگان صحبت می‌کنند، یک آن حالشان بهم می‌خورد، معمول است، نمی‌دانم دیدید یا نه؟! حضرت زهرا(س) هم این گونه شدند و بنا کردند به کار کردن، لباس بچه‌هاشان را شستند، امیرالمؤمنین(ع) یک موقعی وارد منزل شد.... وقتی امیرالمؤمنین(ع) سرزده وارد شد، دید حضرت زهرا(س) جارو دستش است، دید حضرت(س) دارد جارو می‌کند، یک دست هم به کمرشان است، از درد پهلو خیلی رنج برد، این منظره با دل مولا چه کرد!

این همه جنگ‌ها این همه غزوه هیچ کدام ایشان را از زانو در نیاورد، اما شهادت حضرت زهرا(س) امیرالمؤمنین(ع) را به زانو آورد، دو رکعت نماز خواند، دستانش را بلند کرد و گفت، خدایا صبر به من بده! از خدا صبر خواست، لباس بچه‌هایش را شست و حیاط را جارو کرد، آن موقع اوایل ظهر حضرت زهرا(س) از دنیا رفتند، رفتند امیرالمؤمنین(ع) را خبر کردند، گفتند: امیرالمؤمنین! یا علی(ع)! بیا که دیگه فاطمه(س) را زنده نمی‌بینی، امیرالمؤمنین(ع) با عجله آمدند، وقتی آمدند، دیدند حضرت(س) از دنیا رفتند، پارچه‌ای روی ایشان کشیدند، ولی وصیت‌نامه‌ای روی سینه‌شان است، نامه را باز کردند، دیدند که دستخط حضرت زهرا(س) است.

این وصیت فاطمه است، شهادت به وحدانیت خدا، شهادت به رسالت پدرم، به امامت شوهرم، شهادت می‌دهم که بهشت حق است، آتش جهنم حق است....

بعد نوشت یا علی! تو سزاورتری به من، تا تو هستی من چه کسی را وصی کنم،‌ توقعم این است که مرا شب غسل دهی، همه دلشان می‌خواهند که روز تشییع شوند، در دنیا فقط یک زن است که می‌گوید مرا شب تشییع کنید، شب غسلم دهید، شب کفنم کنید، شب من را به خاک بسپار، حضرت(ع) به وصیت‌نامه عمل کرد...

اسماء می‌گفت: من آب می‌ریختم، آقا بدن را غسل می‌داد، اما دیدم آقا دست از غسل برداشت، های های گریه کرد، قصه‌ها دارد...برای شنیدن فیلم و صوت روضه مذکور از پیوند زیر اقدام کنید:

 

دانلوذ صوت روضه فاطمی آیت‌الله مجتهدی تهرانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهین باقری

بیانات آیت الله وحید خراسانی به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ۱۴۳۶قمری

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین سیما بقیة الله فی الأرضین واللعن علی أعدائهم إلی یوم الدین
امروز مقدمه فاطمیه است ؛ مهم این است که ما بفهمیم[فاطمه کیست]، نفهمیدیم، این اکسیر اعظم است؛ کمال علم این است. این گوهر چه گوهری است؟ نه کسی شناخته! نه کسی می‌تواند بشناسد!

مقام عندیت اسماء مبارکه حضرت فاطمه سلام الله علیها
روایاتی که در موضوع صدیقه کبری است، به قدری بهت انگیز است که فقهاء تراز اول در درک آن‌ها متحیرند، از اسم گرفته تا مسما. اما اسم: لفاطمة تسعة أسماء عند الله. [او] کسی است که اسم او در مقام عندیت ملیک مقتدر است، آیا مسما کجاست؟ فهم این روایات دونه خرط القتاد. لفاطمة...، برای فاطمه نه اسم است، اما کجا؟ عند الله.
امروز به یک حدیث اکتفاء می‌کنیم آن هم به بعضی، نه به همه؛ چون درک کلمه به کلمه در نهایت اشکال است. صدوق- اعلی الله مقامه- در معانی الاخبار. کتب صدوق همه حساب های خاصی دارد. در معانی الاخبار زبده معانی روایات را جمع کرده. روایت از جهت سند از کسی شروع می‌شود که ابن طاووس درباره او می‌‌گوید: وثاقت او مورد اجماع است. منتهی می‌شود[این سند] به سدیر صیرفی که از رجال تفسیر علی بن ابراهیم قمی است. متن روایت مهم است:

زمان خلقت فاطمه - سلام الله علیها -
عن أبی عبد الله، عن آبائه، قال: قال رسول الله: خلق نور فاطمة قبل أن یخلق الأرض والسماء. چه گوهری است؟ آفریده شد نور او قبل از آفرینش زمین و آسمان ها. میلیاردها سال نوری بر عمر این آسمان می‌ گذرد، این خلق[فاطمه] بر همه مقدم.

مبدأ خلقت فاطمه - سلام الله علیها -
قَالَ بَعْضُ النَّاسِ: یَا نَبِیَّ اللَّهِ! فَلَیْسَتْ هِیَ إِنْسِیَّة؟ سؤال شد: پس اگر چنین است فاطمه از انس نیست. بعد جواب حضرت این است؛ قَالَ : فَاطِمَةُ حَوْرَاءُ إِنْسِیَّة. مرکب است از این دو مایه. مهم اینجاست قالوا: یَا نَبِیَّ اللَّهِ! وَکَیْفَ هِیَ حَوْرَاءُ إِنْسِیَّةٌ؟ قَالَ: خَلَقَهَا اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ مِنْ نُورِهِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ آدَمَ. مبدأ خلق در این وجود، نور خداست؛ الله نور السماوات والأرض. این است که برهان، عاجز [و] عقل، راجل؛ [او] کسی است که مبدأ خلقتش نور خداست.

مکان آسمانی فاطمه - سلام الله علیها -
قِیلَ: یَا نَبِیَّ اللَّهِ! وَأَیْنَ کَانَتْ فَاطِمَةُ ؟ وقتی آسمان ها نبود، زمین هم نبود پس فاطمه کجا بود؟ بعد جواب بهت انگیز این است: قِیلَ: یَا نَبِیَّ اللَّهِ! وَأَیْنَ کَانَتْ فَاطِمَةُ؟ قَالَ: کَانَتْ فِی حُقَّةٍ تَحْتَ سَاقِ الْعَرْشِ. مکان در حقه ای بود زیر ساق عرش رحمان.

طعام فاطمه - سلام الله علیها -
بعد سؤال شد: یَا نَبِیَّ اللَّهِ! فَمَا کَانَ طَعَامُهَا؟ قَالَ: التَّسْبِیحُ والتقدیس وَالتَّهْلِیلُ وَالتَّحْمِیدُ. این چهار طعام او بود؛ پرورده این روح به تقدیس و تحمید ، به تهلیل و به تکبیر. آن وقت بشر می‌ فهمد کلام امام ششم را: إنما سمیت فاطمة فاطمة لأن الخلق فطموا عن معرفتها. همه خلق مفطوم اند از شناخت او.

اعطای سیب بهشتی به خاتم انبیاء صلی الله علیه وآله وسلم
فَلَمَّا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ آدَمَ وَأَخْرَجَنِی مِنْ صُلْبِهِ وأَحَبَّ اللَّهُ عَزَّ وَجَل ‏أَنْ یُخْرِجَهَا مِنْ صُلْبِی...- أحب الله أن یخرجها من صلبی. کسی دیگر از انبیاء صدف این گوهر نبود - أحب الله أن یخرجها من صلبی جَعَلَهَا تُفَّاحَةً فِی الْجَنَّةِ وَأَتَانِی بِهَا جَبْرَئِیلُ، فَقَالَ لِی: السَّلَامُ عَلَیْکَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ یَا مُحَمَّدُ! قُلْتُ: وَعَلَیْکَ السَّلَامُ ورَحْمَةُ اللَّهُ ... فَقَالَ: یَا مُحَمَّدُ! إِنَّ رَبَّکَ - کسانی که اهل فقاهت اند خوب دقت کنند- إِنَّ رَبَّکَ، رب تو به تو سلام می‌رساند. در جواب، حضرت بیانش این است: مِنْهُ السَّلَامُ وَإِلَیْهِ یَعُودُ السَّلَامُ. قَالَ: یَا مُحَمَّدُ! إِنَّ هَذِهِ تُفَّاحَةٌ أَهْدَاهَا اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ إِلَیْکَ مِنَ الْجَنَّةِ فَأَخَذْتُهَا وَضَمَمْتُهَا إِلَى صَدْرِی. جبرئیل گفت: این سیب هدیه خداست به تو. اجر رسالت این جاست. هدیه خدا به تو این سیب است. گرفتم به سینه، ضم کردم؛ بعد گفت: باید تناول کنی. بعد که سیب را شکافتم...- کسی که شب معراج را دیده، آن مقامی که لایدرک ولایوصف، نه ملک مقربی نه پیغمبر مرسلی درک نکرده، رفت و همه را طی کرد - وقتی این سیب شکافته شد، نوری درخشید که خود پیغمبر فزع کرد. حالا کیست این جوهر؟ نوری که درخشش در حدی باشد که خاتم انبیاء، عقل کل، کل عقل، کل الکمال، کمال الکل، در فزع از دیدن این نور باشد.

فاطمه - سلام الله علیها - ذخیره روز قیامت
... فَأَخَذْتُهَا وَضَمَمْتُهَا إِلَى صَدْرِی، قَالَ: یَا مُحَمَّدُ! یَقُولُ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ: کُلْهَا، فَفَلَقْتُهَا فَرَأَیْتُ نُوراً سَاطِعاً فَفَزِعْتُ مِنْهُ ، فَقَالَ: یَا مُحَمَّدُ! مَا لَکَ لَا تَأْکُلُ، کُلْهَا وَلَا تَخَفْ فَإِنَّ ذَلِکَ النُّورَ للْمَنْصُورَة فِی السَّمَاءِ وهِیَ فِی الْأَرْضِ فَاطِمَةُ. این نور کسی است که در آسمان اسم او منصوره است، در زمین اسم او فاطمه است. مطلب به قدری مهم است که پیغمبر خاتم سؤال کرد... وَهِیَ فِی الْأَرْضِ فَاطِمَة. قُلْتُ : حَبِیبِی جَبْرَئِیلُ! لِمَ سُمِّیَتْ فِی السَّمَاءِ الْمَنْصُورَةَ؟
بشناسید، به مردم بشناسانید تا بفهمند که این مملکت باید در فاطمیه یکپارچه غوغا بشود. اگر شعوری باشد، اگر درکی باشد، اگر فقاهتی باشد، این احادیث را بفهمد، آن وقت می‌ فهمد [شب دفن او] چه شبی بود و چه بدنی زیر خاک رفت، چه قبری! چه دفنی! -لا اله الا الله –
... حَبِیبِی جَبْرَئِیلُ! لِمَ سُمِّیَتْ فِی السَّمَاءِ الْمَنْصُورَةَ وَفِی الْأَرْضِ فَاطِمَةَ؟ قَالَ: سُمِّیَتْ فِی الْأَرْضِ فَاطِمَةَ لِأَنَّهَا فَطَمَتْ شِیعَتَهَا مِنَ النَّارِ وَفُطِمَ أَعْدَاؤُهَا عَنْ حُبِّهَا وَهِیَ فِی السَّمَاءِ الْمَنْصُورَةُ. در آسمان اسم او منصوره است. وَ ذَلِکَ - هر چه هست در این جمله است ، ختامه مسک، غوغای علم حکمت در این جمله است- وذلک قَوْلُ اللَّه‏ عَزَّ وَجَلَّ: یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ یَنْصُرُ مَنْ یَشاءُ. یعنی چه؟ یعنی اسم او در آسمان منصوره است، این ذخیره برای روز قیامت است، آن روزی که تمام انبیاء همه بگویند: وانفسا! آن روز، روز سلطنت زهراست، آن روز روزی است که او را می‌ آورد، ویفرح المؤمنون بنصر الله. دیگر شرح این جمله وقت نیست.

روشنائی عالم از نور آن حضرت پس از ولادت
غنیمت بشمارید این ایام[فاطمیه] را؛ متفرق بشوید در بلاد؛ به مردم بفهمانید [فاطمه] کی بود؟! چه دید؟! چه جور رفت؟! و چه خواهد کرد! عقل حیران است. روایات متضافر است که لما سقطت إلی الأرض، همین که از مادر به زمین نهاده شد، نوری اشراق شد که تمام عالم امکان منور شد. این چه گوهری است؟!

غم و اندوه ابدی امیرالمؤمنین علیه السلام
کسی او را شناخت که در جنگ احد پیغمبر آمد به دیدنش، نگاه کرد، دید بدن سوراخ سوراخ است، فتیله در این سوراخ های بدن می‌ گذرانند، تا چشم خاتم افتاد گریه کرد، اما خود او گفت: یا رسول الله! آیا خدا راضی است؟ صبح نوزدهم، شمشیری که به هزار درهم خریده شده بود، به هزار درهم به زهر آلوده شد، بر فرق او رسید، جبرئیل بین زمین و آسمان گفت: تهدمت والله أرکان الهدی اما خود او گفت: فزت ورب الکعبة ؛ ولی همچو کسی وقتی جنازه[فاطمه] را برداشت، خواست تحویل پیغمبر بدهد، گفت: قلّ یا رسول اللَّه عن صفیّتک صبری ، ورقّ عنها تجلَّدی ... أما حزنی فسرمد وأما لیلی فمسهد؛ دیگر شب ها خواب در چشم من راه ندارد، حزن و اندوه دل من ابدی است. یا رسول الله! سَتُنَبِّئُکَ ابْنَتُکَ... این جمله از امیرالمؤمنین فوق العاده مهم است. خواست بگوید یا رسول الله! استخبرها الحال؛ از فاطمه استخبار کن. معلوم می شود آنچه کشیده به علی نگفته. گفت یا رسول الله! استخبرها الحال... وسَتُنَبِّئُکَ ابْنَتُکَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَى هَضْمِهَا. یا رسول الله!... یک جمله ختم کرد، گفت: یا رسول الله!
نفسی على زفراتها محبوسة * یا لیتها خرجت مع الزفرات

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهین باقری

برگزاری مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه (س) در مساجد شهرستان جلفا


برگزاری مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه (س) در مساجد شهرستان جلفا

مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه (س) در مساجد شهرستان جلفا برگزار شد.



به گزارش روابط عمومی اداره کل تبلیغات اسلامی آذربایجان شرقی، همزمان با ایام فاطمیه و شهادت دخت نبی اسلام حضرت فاطمه (س) مراسم عزاداری در مسجد جامع جلفا، مسجد جامع هادیشهر، مسجد جامع سیه رود، مسجد روستای داران، مسجد روستای لیوارجان، مسجد روستای ارسی، مسجد حضرت ابوالفضل (ع)هادیشهر، مسجد امام رضا (ع) هادیشهر با حضور قشرهای مختلف مردم برگزار شد.

در این مراسمات که با مداحی مداحان اهل بیت (ع) همراه بود سخنرانان به تبیین مقام و منزلت آن بانوی بزرگوار پرداختند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهین باقری

عزاداری خیابانی بمناسبت ایام فاطمیه در بخش سیه رود شهرستان جلفا

عزاداری خیابانی بمناسبت ایام فاطمیه در بخش سیه رود شهرستان جلفا

عزاداری خیابانی بمناسبت ایام فاطمیه در بخش سیه رود شهرستان جلفا برگزار شد.



به گزارش روابط عمومی اداره کل تبلیغات اسلامی آذربایجان شرقی، عزاداری خیابانی بمناسبت ایام فاطمیه با حضور حجت‌الاسلام سید محمدی سرپرست اداره تبلیغات اسلامی جلفا، حجت‌الاسلام جعفری رئیس اداره اوقاف و امور خیریه جلفا، بخشدار سیه رود و سایر مسئولین بخش و قشرهای مختلف مردم  در بخش سیه رود شهرستان جلفا برگزار شد.

در این عزاداری که در ادامه در داخل مسجد جامع سیه رود انجام شد حجت‌الاسلام سید محمدی در مورد فضایل و اخلاقیات حضرت زهرا (س) و سیره عملی آن بزرگوار که در جامعه به تبعیت از حضرت قابلیت اجرا و عمل دارد سخنرانی کرد ونیز آقای توفیقی نوحه سرایی نموده و در پایان حاضران نماز ظهر و عصر را به جماعت اقامه نمودند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهین باقری

سخنرانی سرپرست اداره تبلیغات اسلامی جلفا بمناسبت ایام فاطمیه در پادگان آموزشی قدر جلفا

سخنرانی سرپرست اداره تبلیغات اسلامی جلفا بمناسبت ایام فاطمیه در پادگان آموزشی قدر جلفا

سرپرست اداره تبلیغات اسلامی جلفا بمناسبت ایام فاطمیه در پادگان آموزشی قدر جلفا سخنرانی کرد.



به گزارش روابط عمومی اداره کل تبلیغات اسلامی آذربایجان شرقی، حجت‌الاسلام سید محمدی سرپرست اداره تبلیغات اسلامی جلفا در مراسم شهادت حضرت فاطمه (س) در بین پرسنل پادگان آموزشی قدر جلفا گفت: حضرت فاطمه زهرا (س) وارث صفات بارز مادر بزرگوارش خدیجه بود - در جود و بخشش و بلندی نظر و حسن تربیت وارث مادر و در سجایای ملکوتی وارث پدر و همسری دلسوز و مهربان و فداکار برای شوهرش حضرت علی (ع) بود. در لوح دلش جز خداپرستی و عبادت خالق متعال و دوستداری پیامبر (ص) نقشی نبسته و از ناپاکی  دوران جاهلیت و بت پرستی به دور بود.  حضرت فاطمه (ع) دختری است که در مکتب تربیتی اسلام پرورش یافته و ایمان و تقوا در ذرات وجودش جایگزین شده بود. علوم و معارف الهی را از سرچشمه نبوت فراگرفت و آنچه را به سالها آموخته، در خانه شوهر به مرحله عمل گذاشت تا رسید به مقامی که پیامبر فرمود اولین شخصی که وارد بهشت می‌شود فاطمه است.

 

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهین باقری

برگزاری مراسم عزاداری ایام فاطمیه در مسجد چهارده معصوم (ع) هادیشهر

برگزاری مراسم عزاداری ایام فاطمیه در مسجد چهارده معصوم (ع) هادیشهر

مراسم عزاداری ایام فاطمیه در مسجد چهارده معصوم (ع) هادیشهر برگزار شد.



به گزارش روابط عمومی اداره کل تبلیغات اسلامی آذربایجان شرقی، مراسم عزاداری بمناسبت شهادت حضرت فاطمه (س) روز چهارشنبه با سخنرانی حجت‌الاسلام سید محمدی سرپرست اداره تبلیغات اسلامی جلفا، مداحی آقای توفیقی و با حضور و قشرهای مختلف مردم در مسجد چهارده معصوم (ع) هادیشهر برگزار شد.

در این مراسم که جمعی از روحانیون نیز حضور داشتند حجت‌الاسلام سید محمدی ضمن  بیان اهمیت عزاداری برای حضرت فاطمه (س) گفت: پیامبر(ص) درباره حضرت فاطمه(س)می فرمود:ایمان به خدا در اعماق دل و باطن روح زهراء چنان نفوذ کرده که برای عبادت خدا خودش را از همه چیز فارغ می سازد. فاطمه دخترم بهترین زن عالم است. پاره تن من و نور چشم من و میوه دل من و روح و روان من است. حوریه ای است به صورت انسان. آنگاه که در محراب عبادت می ایستد نورش برای ملائک آسمان درخشندگی دارد و خداوند به ملائکه خطاب می‌کند: بنده مرا ببینید! چطور در مقابل من به نماز ایستاده و اعضای بدنش را خوف می لرزد و غرق عبادت است! ای ملائکه گواه باشید که پیروان فاطمه را از عذاب دوزخ در امان قرار دادم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهین باقری

رهبر

مادر سادات در کلام مقام معظم رهبری/ بهتر است در عزای حضرت زهرا (س) چگونه روضه بخوانید؟



+++++++++++++++++++





++

به مناسب شهادت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها بخشی از بیانات مقام معظم رهبری درمورد مادرسادات را در ادامه می توانید ملاحظه کنید :

بهتر است در عزای حضرت زهرا (سلام‏ اللَّه‏ علیها) شرح مصیبت بخوانیم که گریه آور است

مسأله‏ دیگر، مسأله‏ روضه‏ هاست. روضه‏ خوانى و سینه‏ زنى باید باشد؛ اما نه در هر عزایى. این را بدانید که روضه خواندن و گریه کردن - آن سنت سنیه - مربوط به همه‏ ائمه نیست؛ متعلق به بعضى از ائمه است. حالا یک وقت در جمع و مجلسى کسى روضه‏ یى مى‏ خواند، عده‏‌اى دلشان نرم مى ‏شود و گریه مى‏ کنند؛ این عیبى ندارد. اصلاً عزادارى کردن یک حرف است، روضه‏ خوانى و سینه‏ زنى راه انداختن یک حرف دیگر است.

روضه‏ خوانى و سینه‏ زنى راه انداختن، مخصوص امام حسین است؛ حداکثر مربوط به بعضى از ائمه است؛ آن هم نه به این وسعت. مثلاً در شب و روز تاسوعا و عاشورا بخصوص، در شب و روز بیست ‏و یکم ماه رمضان، سینه‏ زنى و عزادارى و برپایى جلسات خوب است؛ ولى مثلاً در مورد حضرت موسى‏ بن جعفر (علیه‏السّلام) - با این‏که وفات آن بزرگوار از وفاتهاى داراى روضه‏ خوانى است - من لزومى نمى‏بینم که سینه ‏زنى بشود؛ یا مثلاً در سالگرد شهادت حضرت زهرا (سلام‏اللَّه‏ علیها) مناسبتى ندارد که ما بیاییم نوحه‏ خوانى و سینه‏ زنى کنیم؛ بهتر این است که در آن موارد، شرح مصایبشان گفته بشود. شرح مصایب، گریه‏ آور است.

 فاطمه‌ى زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها) مجمع همه‌ خیرات

این خیر کثیرى که خداوند متعال در سوره‌ى مبارکه‌ى کوثر مژده‌ى آن را به پیامبر اکرم داد و فرمود: «انّا اعطیناک الکوثر» - که تأویل آن، فاطمه‌ى زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها) است - درحقیقت مجمع همه‌ى خیراتى است که روزبه‌روز از سرچشمه‌ى دین نبوى، بر همه‌ى بشریت و بر همه‌ى خلایق فرو مى‌ریزد. خیلى‌ها سعى کردند آن را پوشیده بدارند و انکار کنند، اما نتوانستند؛ «واللَّه متمّ نوره و لو کره الکافرون».

ما باید خودمان را به این مرکز نور نزدیک کنیم؛ و نزدیک شدن به مرکز نور، لازمه و خاصیتش، نورانى شدن است. باید با عمل، و نه با محبت خالى، نورانى بشویم؛ عملى که همان محبت و همان ولایت و همان ایمان، آن را به ما املاء مى‌کند و از ما مى‌خواهد.

با این عمل، باید جزو این خاندان و وابسته‌ى به این خاندان بشویم. این‌طور نیست که قنبرِ درِ خانه‌ى على (علیه‌السّلام) شدن، کار آسانى باشد. این‌گونه نیست که «سلمان منّا اهل‌البیت» شدن، کار آسانى باشد.

ما جامعه‌ى موالیان و شیعیان اهل‌بیت(علیهم‌السّلام)، از آن بزرگواران توقع داریم که ما را جزو خودشان و از حاشیه‌نشینان خودشان بدانند؛ «فلان ز گوشه‌نشینان خاک درگه ماست». دلمان مى‌خواهد که اهل‌بیت درباره‌ى ما این‌طور قضاوت کنند؛ اما این آسان نیست؛ این فقط با ادعا به دست نمى‌آید؛ این، عمل و گذشت و ایثار و تشبه و تخلق به اخلاق آنان را لازم دارد. بیانات در سالروز میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها 1370/5/10

 نسل حضرت زهرا سلام الله علیها نسل یازده خورشید فروزان

مصداق کوثر براى نبى‌اکرم، چیزهاى گوناگون است. یکى از برجسته‌ترین مصادیق کوثر، وجود مقدس فاطمه‌ى زهراست؛ که خداوند متعال در این وجود مبارک، دنباله‌ى معنوى و مادى پیامبر را قرار داد.

برخلاف تصور دشمنان ملامتگر، این دختر بابرکت، این وجود ذى‌جود، آن‌چنان مایه‌ى بقاى نام و یاد و مکتب و معارف پیامبر شد که از هیچ فرزند برجسته و باعظمتى، چنین چیزى مشاهده نشده است. اولاً از نسل او یازده امام و یازده خورشید فروزان، معارف‌ اسلامى را بر دلهاى آحاد بشر تابانیدند؛ اسلام را زنده کردند؛ قرآن را تبیین کردند؛ معارف را گسترانیدند؛ تحریفها را از دامن اسلام زدودند و راه سوء استفاده‌ها را بستند.

حسین‌بن‌على (علیه‌السّلام) یکى از ذراره‌هاى فاطمه‌ى زهرا سلام الله علیها

یکى از این یازده امام، حسین‌بن‌على (علیه‌السّلام) است که پیامبر طبق روایت فرمود: ((انا من حسین و حسین سفینة النّجاة و مصباح الهدى)). با آن‌ همه آثار و برکاتى که در آن شخصیت، در آن شهادت و بر آن قیام در تاریخ اسلام مترتب شده است، او یکى از ذراره‌هاى فاطمه‌ى زهراست.

یکى از این‌ خورشیدهاى فروزان، امام باقر، و یکى دیگر امام صادق (علیهماالسّلام) است که معارف اسلامى، مرهون زحمات آنهاست. نه فقط معارف شیعى، که ائمه‌ى‌ معروف اهل سنت، یا بى‌واسطه، یا باواسطه، بهره‌مندان از فیض دانش آنها هستند. این کوثر فزاینده‌ى روزبه‌روز درخشنده‌تر، نسل عظیم پیامبر را در تمام اقطار اسلامى پراکند؛ که امروز هزاران، بلکه هزاران هزار خاندانهاى مشخصِ شناخته شده‌ى در همه‌ى دنیاى اسلام، نمودار بقاى نسل جسمانى آن بزرگوارند؛ همچنان که هزاران مشعل هدایت در دنیا نمودار بقاى معنوى آن مکتب و آن وجود مقدسند؛ این کوثر، فاطمه‌ى زهراست. سلام خدا بر او، درود همه‌ى انبیا و اولیا و فرشتگان و آفریدگان پروردگار بر او تا روز قیامت.

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه های نماز جمعه تهران78/7/9

فاطمه‌ى‌ زهرا (سلام‌الله علیها) عارف‌ترین انسانها به مقام پیغمبر و امیرالمؤمنین (ع)

اگر آن روز امت اسلامى، نصب پیغمبر را درست و با معناى حقیقىِ خودش درک مى‌کردند و تحویل مى‌گرفتند و دنبال على‌بن‌ابى‌طالب (علیه‌السّلام) راه‌ مى‌افتادند و این تربیت نبوى استمرار پیدا مى‌کرد.

و بعد از امیرالمؤمنین هم انسانهاى معصوم و بدون خطا، نسلهاى بشرى را مثل خود پیغمبر، پى‌درپى زیر تربیت الهىِ خودشان قرار مى‌دادند، بشریت خیلى زود به آن نقطه‌یى مى‌رسید که هنوز به آن نقطه نرسیده است؛ علم و فکر بشرى پیشرفت مى‌کرد؛ درجات‌ روحى انسانها بالا مى‌رفت؛ صلح و صفا در بین انسانها برقرار مى‌شد و ظلم و جور و ناامنى و تبعیض و بى‌عدالتى از بین مردم رخت برمى‌بست.

این‌که فاطمه‌ى‌ زهرا (سلام‌الله علیها) - که در آن زمان عارف‌ترین انسانها به مقام پیغمبر و امیرالمؤمنین بود - فرمود اگر دنبال على راه مى‌افتادید، شما را به چنین سرمنزلى‌ هدایت مى‌کرد و از چنین راهى مى‌برد، به همین خاطر است؛ ولى بشر زیاد اشتباه مى‌کند.

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در سالروز عید سعید غدیر خم79/12/24

 ایام منصوب به حضرت زهرا سلام الله علیهما فرصت مناسبی برای تأمّل در مفاهیم اسلامى

در دنیا و در رسانه‌هاى جمعى عالم، در طول سالهاى متمادى، کسانى که نه براى زن، نه براى جنس انسان و نه براى کرامتهاى انسانى، جز در محاسبه‌ با پول‌ ارزشى قائل نیستند - که متأسّفانه در تمدن کنونى مغرب، نقش مهمى را در همه‌ عرصه‌ها ایفا مى‌کنند - مسأله‌ زن را هم براى خودشان در میدانهاى مختلف به‌ صورت یک سرمایه و یک وسیله‌ سوداگرى درآوردند؛ روى آن بحث مى‌کنند، فرهنگ‌سازى مى‌کنند، تبلیغ مى‌کنند و ذهنهاى مرد و زن همه‌ دنیا را در سر دو راهىِ یک وسوسه و گمراهىِ بزرگ قرار مى‌دهند. در چنین شرایطى، جا دارد زن مسلمان با تأمّل در مفاهیم اسلامى و ارزشگذاریهاى اسلامى و با دقّت در خطوطى که در نظام اسلامى براى پیشرفت زنان و مردان پیش‌بینى شده است، هویّت خود را بازیابى کند و قامت رساى استدلال را در مقابل سفسطه‌ها و وسوسه‌هاى عوامل صهیونیسم و سرمایه‌گذارى و زراندوزى به نمایش درآورد.

 فاطمه‌ زهرا سلام‌الله علیها قلّه‌ این فضائل اسلامی

خودِ الگو ی فاطمه‌ى زهرا سلام‌الله علیها که در دوران کودکى، در بعد از هجرت پیغمبر به مدینه، در داخل مدینه و در همه‌ى قضایاى عمومى آن روز پدرش‌ -که مرکز همه‌ حوادث سیاسى اجتماعى بود - حضور داشت، نشان‌دهنده‌ نقش زن در نظام اسلامى است. البته فاطمه‌ زهرا سلام‌الله علیها قلّه‌ این فضائل است.

 شما دخترانِ فاطمه هستید؛ فرزندان فاطمه‌ زهرا هستید؛ دنباله‌روان فاطمه‌ زهرا هستید

بدانید امروز در هیچ جاى دنیا زنانى که مثل این مادران شهداى ما، مادر دو شهید، مادر سه شهید، مادر چهار شهید باشند، نیستند. در جامعه‌ ما، مادرانى‌ با این خصوصیات که از پدرها بهتر و قویتر و آگاهانه‌تر ایستادند، در این میدان بسیارند. این همان تربیت اسلامى است؛ این همان دامان پاک و مطهّر و نورانى‌ فاطمه‌ زهرا سلام‌الله علیهاست. شما دخترانِ فاطمه هستید؛ فرزندان فاطمه‌ زهرا هستید؛ دنباله‌روان فاطمه‌ زهرا هستید.

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار گروه کثیری از بانوان79/6/30

/


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهین باقری

بیانات آیت الله العظمی وحید خراسانی دام ظله به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین سیما بقیة الله فی الأرضین واللعن علی أعدائهم إلی یوم الدین.
بحث منتهی شد به نظر شیخ ولی چون فاطمیه در پیش است، امروز، اهم پرداختن به این موضوع است. در درجه ی اولی باید خود ما معرفت پیدا کنیم تا بتوانیم آن حقیقت را به مردم بشناسانیم.
صدیقه کبری همان طوری که در عنوان اوست: المجهولة قدرا. این جهالت قدر بالنسبه به جمعی دون جمعی نیست. تارةً جهل، اسناد می شود به جاهل، قهرا متعدد می شود، تارةً طرف اسناد، مجهول است. در این جمله: المجهولة قدرا. لذا عامه ناس الا اخص الخواص از این معرفت محرومند، اما از کنه معرفت او همه محرومند، لان الخلق فطموا عن معرفتها، مطلق خلق قطع شدند از معرفت او. اگر ما او را می شناختیم این قصور و تقصیر نسبت به حق آن حضرت نبود.
هر شخصیتی معرفتش به دو امر است: یکی مبدأ، دوم منتها.
روایات در مبدأ و منتهای صدیقه کبری محتاج به سند نیست؛ چون در حد تواتر اجمالی است، علاوه، مشتمل بر صحاح و موثقات است از منابع عصمت. بحث مبدأ خلقت آن حضرت و منتها، هنگام وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ . این دو جهت بهت انگیز است، و ما به یک روایت اکتفا می کنیم که شیخ صدوق -اعلی الله مقامه- در معانی الاخبار ذکر کرده. عمده درایت این روایت است، فقه این حدیث است. حدیث مشتمل بر مبدأ خلقت آن حضرت و منتهای امر اوست. متن حدیث باید خوانده بشود:
عن أبی عبدالله، عن آبائه علیهم السلام، قال رسول الله صلی الله علیه وآله: خلق نور فاطمة قبل أن یخلق الأرض والسماء ، مبدأ خلقت این است. مقدّم بر خلق تمام سماوات و ارضین و کهکشانها و ثوابت و سیّارات، خلقت این قدّیسه عالم است. آیا گوهر وجود او چه گوهری است؟ خلق نور فاطمة قبل أن یخلق الأرض والسماء . حالا آن قبل چه اندازه بوده لا یعلم الا هو.
فقال بعض الناس : یا نبی الله! فلیست هی إنسیة ؟ این سؤال طرح شد: اگر خلقت مقدم بر خلق تمام عالم ماده است، پس این مخلوق انسیه نیست، انسان نیست، گوهر دیگری است؟ جواب آن حضرت این است... فقال بعض الناس : یا نبی الله! فلیست هی إنسیة ؟ فقال : فاطمة حوراء إنسیة ؛ صورت، صورت انسان است ولی سیرت، آن باطن وجود، حوراء است. در مرحله تقدس از تمام عوارض این عالم است.
قالوا : یا نبی الله! وکیف هی حوراء إنسیة ؟ باز این سؤال طرح شد: چگونه او حورای انسیه است؟ در این جا تعبیر عوض شد و عمده این است. آنچه محیر العقول است، این است: اول مجهول بود، خلق نور فاطمه، در اینجا معلوم شد. بیان خاتم نکته مهمش اینجاست: قال : خلقها الله عز وجل من نوره - اینجاست حیرة الکمل- خلقها الله عز وجل او را از نور خود ذات قدوس. این را کسی می فهمد که سوره نور را بفهمد، بعد بفهمد: اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ. تفسیر شده آن مشکات به صدیقه کبری. او را از نور خودش آفرید قبل از خلق آدم.
فلما خلق الله عز وجل آدم عرضت على آدم - این قرآن بطونی دارد وَعَلَّمَ آَدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا –عرضت على آدم .
قیل: یا نبی الله! وأین کانت فاطمة ؟ این سؤالات کاشف از درک سائلین است. وقتی خلقت قبل از سماوات و ارض است پس مکان فاطمه کجا بوده ؟ وأین کانت فاطمة ؟ قال : کانت فی حقة تحت ساق العرش؛ جایگاه او در حقه ای بود زیر ساق عرش رحمان. این هم مکان و محل او بود.
بعد سؤال شد... این سؤالات کاشف از اسراری است. قالوا :یا نبی الله! فما کان طعامها ؟ آیا طعام او چه بود؟ بعد فرمود: التسبیح والتقدیس والتهلیل والتحمید . قوت او این چهار امر بود: تسبیح خدا، تقدیس خدا- فرق بین تسبیح و تقدیس بسیار عمیق است- بعد باز تهلیل خدا، نهایت امر تحمید . آن مکان! این طعام!
فلما خلق الله عز وجل آدم وأخرجنی من صلبه وأحب الله عز وجل أن یخرجها من صلبی؛ محبوب خدا این بود که این نور از صلب من خارج بشود، جعلها تفاحة ، همه اش منتسب به خدا است بدون وساطت، جعلها تفاحة فی الجنة وأتانی بها جبرئیل فقال لی: ... کیفیت جریان امر این است: فقال لی : السلام علیک ورحمة الله و برکاته... یا محمد! إن ربک ... إن ربک یقرئک السلام؛ خدا به تو سلام می کند، قلت : منه السلام وإلیه یعود السلام ، قال : یا محمد! إن هذه تفاحة - تعبیر این است، عبارات اشاراتی دارد، الهدایا علی مقدار مهدیها- بعد تعبیر این است: یا رسول الله نیست، به اسم خطاب است، به آن اسم خاص، چون طرف ذات قدوس است، جبرئیل مبلّغ است. إن هذه تفاحة أهداها الله عز وجل إلیک من الجنة ؛ این سیب را خدا به تو هدیه داده ، یعنی چه؟ یعنی احدی جز تو شایسته این نبود؛ آن هم خدا به عنوان هدیه به تو داده. کسی که هدیه ی خداست به خاتم النبیین، آیا ما قدرت درک عظمت او را داریم؟
فأخذتها وضممتها إلى صدری ، وقتی هدیه ی خدا بود، رفتار خاتم این است: گرفتم، بر سینه ام گذاشتم. قال : یا محمد! یقول الله جل جلاله: کلها ؛ باید این سیب را تناول کنی، ففلقتها ؛ سیب را شکافتم... این جاست که عقل هر حکیمی، فوق حکما هم متحیر است: کسی که شب معراج رسیده به دَنَا فَتَدَلَّى ، رسیده به أَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ، وقتی نور را دید، فزعت ، چه نوری بوده؟! فرأیت نورا ساطعا وفزعت منه فقال: ... باز به اسم خطاب کرد: ما لک لا تأکل، کلها ولا تخف؛ نترس، این سیب را باید تناول کنی، فإن ذلک النور - وقت نیست، ان شاء الله وقت دیگر شرح این تتمه باید روشن بشود- کلها ولا تخف فإن ذلک النور للمنصورة فی السماء وهی فی الأرض فاطمة، این نور کسی است که اسم آسمانی او منصوره است، اسم زمینی او فاطمه است.
قلت: مطلب به قدری عمیق است که خود پیغمبر خاتم- وَعَلَّمَکَ مَا لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ وَکَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ عَظِیمًا - سؤال کرد: لم سمیت فی السماء المنصورة وفی الأرض فاطمة؟ وجه این دو تا اسم چیست؟ آنها سؤالات اصحاب بود، این، سؤال خود خاتم است. چرا در آسمان اسم او منصوره است؟ چرا در زمین اسم او فاطمه است؟ قال : سمیت فی الأرض فاطمة لأنها فطمت شیعتها من النار وفطم أعداؤها عن حبها.
این سر اسم زمینی است اما سر اسم آسمانی، آن، منتهای این مبدأ را نشان می دهد. گفتیم: معرفت به معرفت مبدا و منتهاست، مبدآ شد نور خدا، منتها چیست؟ وهی فی السماء المنصورة وذلک قول الله عز وجل: ویَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ ؛ اسم آسمانی او منصوره است، چون نصرت خدا خلاصه شده در فاطمه زهرا. وذلک قول الله عز وجل: ویَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ یَنْصُرُ مَنْ یَشَاءُ . مبدأ شد نور خدا، منتهی شد آن کسی که تمام انبیا، تمام اولیا، همه چشم به راه او اند در قیامت کبری تا آن نصر خدا ظاهر بشود.
این گوهری است که ما عمری تقصیر کردیم. این مملکت که به عنوان مملکت شیعه شناخته شده، روز شهادت او باید جوری به پاخیزد متناسب با این مقام. این چه مقامی است؟ آن وقت همچو کسی دیگر زبان عاجز است. آن کسی که شناخت او کی بوده: وقتی دستش را از خاک قبر بیرون کشید هاج به الحزن...
در بیست و دو نهج البلاغه این است: وقتی نور خدا را، آن هم با بدن آزرده، با پهلوی شکسته، به خاک سپرد، دیگر کسی نیست که با او حرف بزند، برگشت رو به قبر گفت: السلام علیک یا رسول الله عنی وعن ابنتک النازلة فی جوارک والسریعة اللحاق بک؛ این دختری که به این زودی به تو ملحق شد. بعد جمله ای گفت که این جمله در تاریخ زندگی او نه سابقه داشته، نه لاحقه: قلّ یا رسول الله... قلّ یا رسول الله عن صفیتک صبری؛ دیگر صبر من کنار این قبر تمام شد، ورقّ عنها تجلدی . از قلب آن یگانه مرد عالم باید دید عظمت مصیبت در چه حد است. بعد که این کلمات را گفت، عرض کرد: یا رسول الله! من فراق تو را دیدم، تو را در ملحوده قبرت گذاشتم، وفاضت بین نحری وصدری نفسک ، بین گلوی من و سینه من جان تو را خدا قبض کرد، بعد از آن مصیبت به این مصیبت گرفتار شدم، اما مصیبت را نگفت، فقط دو جمله گفت: - سعی کنید در این ایام هرچه می توانید کاری کنید که احیا بشود امر صدیقه کبری و از این فیض عظیم نمانید. در بلاد منتشر بشوید ، بعد به مردم بگویید: مصیبتی که قلب "قلب عالم امکان" را اینجور پریشان کرد، وظیفه ما چیست؟ - گفت: یا رسول الله! واستخبرها الحال؛ خودت از دخترت خبر بگیر، حال او را بپرس. آن جمله ای که نمی شود گفت، این است: فأحفها السؤال ،احفا استقصای در پرسش است. چه بوده؟ چه گذشته؟ چه تحملی؟! به پیغمبر خاتم امیرالمؤمنین عرض می کند: یا رسول الله! فأحفها السؤال ، یعنی چه؟ یعنی فاطمه به من نگفت، رفت و هرچه بود با خودش برد، اما تو پیگیری کن، از او در بیاور که بر او چه گذشته که وقتی تو از دنیا رفتی با آن سلامت بود اما وقتی من به تو تحویل دادم، شبحی بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهین باقری